بیانیه‌ها و پیام‌ها

بیانیه جمعی از دانشجویان دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل به مناسبت ۱۳ آبان

دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل

جمعی از دانشجویان دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل با انتشار بیانیه ای به مناسبت ۱۳ آبان اعلام کردند که در این روز نشان داده خواهد شد که استبداد و ظلم ستیزی همچنان زنده است.

به گزارش خبرنامه امیرکبیر این دانشجویان در بیانیه خود ضمن اشاره به احکام صادر شده برای دانشجویان این دانشگاه برخورد با انجمن های اسلامی را در راستای قلع و قمع کردن دانشگاهیان دانسته اند. متن این بیانیه به شرح زیر است:

به نام حق

و به نام دانشگاه آخرین سنگر آزادی

۱۳ آبان ۵۸ روزی بود که گروهی به نام «دانشجویان مسلمان پیرو خط امام» به دلیل آنچه «وجود شواهد مبرهن از دخالت آمریکا در امور داخلی ایران و جاسوسی دیپلماتهای آمریکایی در ایران» ذکر می نمودند به سفارت آمریکا در تهران حمله برده و اکثر دیپلماتهای حاضر در این سفارت را نیز به گروگان گرفتند. عامل اصلی تحریک این دانشجویان ورود محمَدرضا پهلوی خائن به ایالت متحده بود که چندی پیشتر و به بهانه ی مسائل پزشکی و درمانی صورت گرفته بود.

نقد این حرکت در این مقال نمی گنجد و هدف ما نیز نمی باشد. امَا نمی توان انکار کرد که این حرکت رادیکال و تاثیرگذار در سطح بین المللی شروعی بود برای حضور و تاثیرگذاری دانشجویان در سپهر سیاست ایران گرچه بسیاری از جریانات و اتحادیه های دانشجویی در سالهای انقلاب فرهنگی حذف شدند. امَا این روحیه ی در جریانات باقی مانده حفظ شد به طوریکه اتحادیه ی انجمنهای اسلامی دانشجویان (دفتر تحکیم وحدت) در دهه ی ۶۰ یکی از تاثیرگذارترین جریانات در عرصه ی سیاسی ایران بود و جریان حاکم نیز به دلیل همسویی این جریانات با سیاستهای خود مشکلی در این زمینه احساس نمی کرد و انجمن های اسلامی یکه تاز صحنه ی دانشگاهها شدند. امَا با شروع دهه ی ۷۰ همان افراد چپ گرایی که در سال ۵۸ سفارت آمریکا را اشغال کردند به سمت دیدگاههای راست متمایل گشتند.

از سال  ۷۶ و با روی کار آمدن محمَد خاتمی بسیاری از فعالین اشغال سفارت در پستهای مهم دولتی قرار گرفتند. همان بچه غولهای (منظور قدرتمندی است و نه معنای منفی آن) سال ۵۸ که در دامان اقتدارگرایان بزرگ شده بودند در دولت اصلاحات (مخصوصا دولت اوَل خاتمی) با تمام وجود به پدرخواندگانشان تاختند.

در این مرحله بود که جبهه ی اقتدارگرا به فکر چاره افتاد. اوَلین گامِ در شیشه کردن این غولهای رام نشدنی می توانست شلیک گلوله به سعید حجاریان یا تشکیل دادگاه برای عباس عبدی و عبدالله نوری و اقداماتی از این قبیل باشد (حال بگذریم از اینکه سردمداران دانشجویان در حمله به سفارت آمریکا (به اصطلاح لانه جاسوسی) الان به جرم کودتای مخملی در زندان هستند!).

گام دوم و البتَه مهمتر حل ریشه ای مشکل بود و آن هم می بایست از دانشگاه شروع می شد. آنان به این نتیجه رسیدند که اگر در انقلاب فرهنگی می توانستند انجمن های اسلامی را نیز قلع و قمع کنند، حال چنین مشکلی وجود نداشت. به طور صریح تر هر تشکَلی که جوهره ی دموکراتیک داشته باشد می تواند روزی تبدیل به دشمن شود. گام دوم نیز با حمله به کوی دانشگاه در ۱۸ تیر ۷۸ آغاز شد و به موازات گام اوَل تا الآن ادامه دارد و تعبیراتی که این روزها در وصف دانشگاه و محاسن! پادگانی کردن آن بیان می شود مؤید همین نکته می باشد. دانشگاهی پر از افسران جوان! البته افسر می تواند اظهار وجود کند امَا فقط با اجازه ی مافوق !

در همین راستا یعنی سرکوب دانشجویان فعال با دانشجویان دانشگاه صنعتی بابل به شدت برخورد شد که نتایج آن را در احکام صادره از طرف دادگاه انقلاب می بینید:

ایمان صدیقی، محسن برزگر و نیما نحوی: ۱۰ ماه حبس تعزیری و ۵ سال محرومیت از تحصیل در دانشگاه صنعتی بابل

علی تقی پور و سیاوش سلیمی نژاد: ۱۰ ماه حبس تعلیقی به مدت ۵ سال و ۵ سال محرومیت از تحصیل در دانشگاه صنعتی بابل

حمیدرضا جهان تیغ و حسام الدین باقری : ۱۰ماه حبس تعلیقی

همجنین ضیاء نبوی دانش آموخته ی ستاره دار و محروم از تحصیل دانشگاه صنعتی بابل از روز ۲۵ خرداد در زندان اوین به سر می برد.

ولی هنوز استبداد و ظلم ستیزی در درون ما زنده است، ما این را روز سیزدهم آبان به جهانیان نشان خواهیم داد….

جمعی از دانشجویان دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل

۱۲/۸/۱۳۸۸ خورشیدی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا